روزهای سخت پس از زایمان
١٠ روز اول پس از زایمانم از سخت ترین روزهای زندگی من محسوب می شد احساس ضعف بدنی شدیدی داشتم و از همه بدتر از نظر روحی حسابی داغون بودم و شاید چند علت داشت مطمئنا یکی از دلایلش خانه نشین شدنم بود من تا یک هفته قبل از زایمان شاغل بودم وارم را هم خیلی دوست داشتم یعنی در حقیقت از اینکه یک زن خونه دار بام و تمام وقت در خانه باشم متنفر بودم. و در ان ده روز من حتی تو حیاط خونه هم نرفتم در آن خونه کوچک مث یک زندانی در سلول انفرادی بودم و این خیلی عذابم میداد تنها دلخوشیم ملاقاتی هایی که برای دیدن بچه می آمدن. شبها اصلا نمیتونستم بخوابم با کوچکترین صدای مهدیار بیدار می شدم .وقتی حالت دراز کشیده بودم و می خواستم بشینم خیلی برام سخت بود خیلی اهسته ...
نویسنده :
مامان و بابا
18:09